نشست تخصصی دست و دلبازی و خساست در سینما با حضوراعضا هیات علمی بخش هنر و دانشجویان این رشته به ویژه دانشجویان رشته ارتباط تصویری ، با سخنرانی جناب آقای دکتر زارع خلیلی استادیار بخش هنر ، صبح سه شنبه سوم اردیبهشت ماه در تالار یاسمن دانشکده برگزار شد.
دکتر زارع خلیلی با تکیه بر سه نظریه پرداز والتر بنیامین،ژان بودریار و تئودو آدورنو و با پخش بخش هایی از تصاویر سینمای تجربه گرا و سینمای هالیوود بیان کرد: آنچه صنعت فیلم سازی هالیوودی در جهت کسب آن است، استفاده حداکثری کارکرد رسانه ای و مناسبات تولیدی و بهره وری اقتصادی است. بدین منظور باید ذائقه مخاطب را در مسیر معیارهای مشخص زیبایی شناسی تغییر داده و این معیارها را به عنوان استانداردها و قواعد ارزشی تثبیت و تحکیم کند.همچنین ویژگی های رسانه ای، فرصت ایجاد معیارهای متفاوت و نگرش های دیگر را سلب کرده و امکان رویکردهای دیگر را به حداقل کاهش می دهد.
ایشان افزود: مخاطب، در مدتی که با تولید کالای صنعت فرهنگی روبرو می شود، با انواع تمهیدات فنی و تکنولوژیک، و عرضه هر چه تمامتر و جادویی تر، قدرت تخیلش کاهش می یابد و بنابر این بیننده منفعل سینمای هالیوود به واسطه سلطه خیره کننده صدا و تصویر و عرضه آن در والاترین شکل تکنولوژیک، آنچنان جذب اثر می شود که مجالی برای مشارکت در اثر ندارد و مخاطب، صرفا مصرف کننده اثر بوده و منفعل باقی می ماند.
دکتر زارع خلیلی بیان داشت: در این میان مخاطب مسحور شده از کالایی که صنعت فرهنگ سازی تولید کرده، باید منفعل و راضی بماند. رضایت او از طریق صحنه ها و صداهای اعجاز گونه، سحرآلود و خارق العاده ایجاد می شود. ایشان خاطر نشان کرد: قدرت صنعت فرهنگ سازی در باورپذیر کردن و قبولاندن بی چون و چرا به مخاطب از طریق نمایش های فوق العاده است.
همچنین استادیار بخش هنر افزود: در بین فیلم سازان مستقل و تجربی می توان به الگوهایی دست یافت که همچنان به عنوان سینماگر مستقل و تجربی باقی می مانند و در گردونه سینمای غالب قرار نمی گیرند. سینمای آنها در اصطلاح، سینمای کوچکی است اما ظرفیت هایی از سینما را عرضه می کنند که با الگوهای رایج و تثبیت شده سینمای تجاری فاصله دارد. این سینماگران، علیرغم نحیف بودن سینمایشان، در نهایت دست و دلبازی، در توسعه ادراک و احساس مخاطب گام برمی دارند و از دستگاه تولیدی سینما به نحوی استفاده می کنند که پتانسیل های کشف نشده آن را بر ملا می کند.
ایشان در پایان افزود:سینماگر تجربی در تلاش است تا مخاطب را در تولید معنا مشارکت داده و از مصرف کننده منفعل به تولید کننده فعال ارتقاء دهد. بر خلاف سینمای خسیس که با نشان دادن همه چیز، تخیل را از وی می ستاند، سینماگر تجربی از طریق نشانه ها، اشاره ها، ابهام ها و تجلی های غیر مستقیم، مخاطب را وادار به مشارکت می کند.
دکتر زارع خلیلی بیان داشت : در این سینما هر چه مشارکت بیشتر و متنوع تر باشد، کارکرد اثر هنری پر ثمر تر است. مشارکت در چنین آثاری، پشتوانه فکری و فرهیختگی مخاطب را می طلبد و همچنین اعتبار این سینما منطق تجاری و کالایی شدن اثر هنری نیست.
ایشان بیان داشت:کالایی شدن یا شئی یافتگی اثر هنری حاصل دوران مدرن و دوران روشنگری است. سینما به مثابه اثر هنری، نمی تواند در قالب معیارها و الگوهای از قبل تعیین شده و منطبق بر کارکرد رسانه ای و عامه پسند قرار گیرد.
در پایان این نشست تخصصی حاضرین به تبادل نظر راجع به موضوع جلسه پرداختند.