اول اینکه در معماری همیشه معرفت و عمل به هم پیوستهاست و سیر از معرفت به عمل و اجرا معماری را پدید می آورد. دیگر اینکه اثرمعماری همواره در پیوند با محیط مطرح است و بدون ارتباط با محیط و بافت اطرافش شکل نمیگیرد وتعریف نمی شود.
بدین ترتیب از مجموعه تمامی آنچه به اجمال بیان شد بطور خلاصه میتوان گفت که:
معماری نوعی عمل خلاقانه است که مقصود آن شکل دادن به فضای زیست انسان درتمامیتش میباشد و گستردة آن از جوابگویی به نیازهای انسانی در پیوند با محیط و طبیعت تا بیان عواطف و اعتقادات او طیف وسیعی را در برمیگیرد.
هدف رشته معماری : پرورش استعداد خلاق و انتقال دانش ها و مهارت ها جهت تربیت متخصصین کارآمدی است که با ادراک معرفت ها و تئوری های مربوط به موضوع بنا به جنبه های عملی آن نیز توجه نموده و حرکت از معرفت به عمل و اجرا را پدپدآورد. نهایتاً توان انتظام بخشی به فضای زیست انسانی را داشته و ابعاد کمی و شرایط کیفی زیست و رشد در جامعه را فراهم آورد.